پرتال جامع سیاسی، اجتماعی،ورزشی | سایت فانست

کمپین علیهه روحانی باچراغ خاموش

فردین ملیحی | پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۵۳ ق.ظ | ۰ نظر

  ۱۳۹۶/۱۰/۱۴ ۰۶:۴۵:۰۰ 

یدا... طاهرنژاد درگفت‌وگو با «آرمان»:

کمپین علیه روحانی با چراغ خاموش شروع شد

روزنامه آرمان - مطهره شفیعی، هستی قاسمی: واکنش‌های مختلفی نسبت به تجمعات خیابانی روزهای اخیر مشاهده شد برخی سعی در انکار مطالبه معترضان واقعی داشتند و برخی نیز خواهان پیگیری دولت نسبت به اعتراض معترضان واقعی و تفکیک آنها از آشوبگرانی شدند که خود را در میان جمعیت پنهان کرده‌اند.

به‌هر روی به‌نظر می‌رسد که دولت برای جلب رضایت معترضان مطالبه‌گر و به‌طور کل جامعه راه سختی در پیش دارد. به‌ویژه اینکه اعتراضات پس از اظهارات دولت مبنی بر حذف یارانه و نیز گرانی برخی از اقلام و... انجام گرفت. در این راستا و مسائلی از این دست یدا... طاهرنژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با «آرمان» به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.


اخیرا شاهد اعتراضات خیابانی نسبت به گرانی و وضعیت اقتصادی بودیم، دولت تا چه ‌اندازه در این زمینه مقصر است. دولت چه کار باید می‌کرد که انجام نداد؟


طی روزهای گذشته سخنان رئیس‌جمهور بسیاری از مسائل را روشن‌تر کرد اینکه دولت پشت درهای بسته بنشیند و تصمیم بگیرد و در نهایت منت بپذیرد سال‌هاست زمانش گذشت. امروز به برکت توسعه فضای رسانه و ارتقای دانش و معرفت بشر نسبت به تحولات اجتماعی و حساسیت‌های جامعه و شرایط منطقه و... این اقتضا را ایجاب می‌کند که دولت به‌طور مستمر جامعه را در جریان فرایند تصمیم‌گیری قرار دهد قبل از اینکه تصمیمی را نهایی کند به بحث بگذارد و نظرات مردم را در مقابل جویا شود. به عبارتی همه مسائل اعم از یارانه، قیمت‌های حامل‌های انرژی، عوارض خروج از کشور و... که مردم حق دانستن آن را دارند، دولت باید نظرات مردم را نسبت به آن جویا شود. با کمال تاسف طی چهار سال گذشته به‌ویژه طی ماه‌های اخیر تیم اطلاع‌رسانی دولت پاسخگوی انتظارات جامعه نبود. شاید یکی از دلایل کمپین اخیر علیه روحانی به علت حرکت دولت در فضای خاموش بود. بنابراین باید به رئیس‌جمهور و وزرا توصیه کرد که مسائل را با مردم در میان بگذارند این مساله می‌تواند به تنویر افکار عمومی و همراه کردن مردم با تصمیمات دولت و یا حتی اصلاح فرایند تصمیم‌سازی کمک کند. فارغ از آنکه مردم طی روزهای اخیر حساسیت‌شان را نسبت به برخی از مسائل نشان دادند، باید اذعان داشت که به‌طور کل ارتباط دولت با مردم بسیار کم است. جامعه نسبت به اینکه در دولت و ذهن دولتمردان چه می‌گذرد بی‌خبر است و مردم نمی‌دانند چه فرایندی طی می‌شود تا یک تصمیم به‌صورت قانون در می‌آید و در نهایت ابلاغ می‌شود. این در حالی است که همه این موارد در سرنوشت مردم تاثیرگذار است. بنابراین جامعه باید بداند که برای هر تصمیمی چه دلایل، تمهیدات، جوانب و ملاحظاتی مدنظر قرار گرفته است تا با تصمیمات دولت همراه شوند در این صورت تصمیمات ضمانت اجرا خواهد داشت و در نهایت واکنش‌های منفی مردم را به‌دنبال ندارد.


یعنی می‌خواهید بگویید این همراهی و ارتباط مطلوب در دولت اصلاحات با مردم وجود داشت و الان در دولت روحانی وجود ندارد؟


در دولت اصلاحات شرایط بهتر از امروز بود زیرا عملکرد تیم اطلاع‌رسانی دولت در دوران اصلاحات نسبت به امروز مطلوب‌تر بود. البته امروز فضای مجازی بخشی از وظایف اطلاع‌رسانی را تقبل کرده است اما فضای مجازی به نقل از منابع غیر موثق اطلاعات و اخبار را به جامعه منتقل می‌کند که قابلیت استناد و اکتفا ندارد به همین دلیل مراجع رسمی در دولت، اگر اطلاع‌رسانی بهنگام داشته باشند به‌همراه شدن مردم با تصمیمات دولت و ضمانت اجرای این تصمیمات کمک بسیاری می‌کند.


معترضان اخیر از یک سو، مخالفان دولت و از سویی معاندان نظام هستند اما در این میان، معترضان واقعی چه می‌شوند و چه سهمی دارند؟


واقعیت این است که بخشی از این معترضان، اعتراض‌کنندگان واقعی هستند. معترضانی که منابع آنها در موسسات مالی و اعتباری است و امکان دریافت سرمایه خود را ندارند. بانک مرکزی در مقابل این مساله مسئول است و باید پاسخگو باشد. این نهاد باید به موقع جامعه را در جریان رویکردهای این موسسات قرار می‌داد اما کوتاهی کرده است تا آنجا که این مساله امروز به یک بحران تبدیل شده است. بسیاری از کارکنان بنگاه‌های اقتصادی ماه‌هاست که حقوقی دریافت نکردند در حالی که این وضعیت شرایط بسیار سختی در معیشت‌شان ایجاد کرده است امروز این افراد، از این وضعیت عصبانی هستند. صندوق‌های بازنشستگی در عمل به ایفای تعهداتشان ناتوانند و دیون خود را به‌موقع نمی‌توانند تأدیه کنند. مستمری بگیران عمدتا نسبت به این وضع ناراحت هستند. در برخی از مقاطع قیمت‌ها به‌صورت جهشی افزایش پیدا کرد اما توضیح و توجیه لازم از سوی مراجع ذیصلاح و رسمی در این باره داده نشده است این مسائل مردم را عصبانی کرده است. دولت به یکباره تصمیم می‌گیرد قیمت حامل‌های انرژی را تا 50‌درصد افزایش دهد و در عین حال یارانه 30‌میلیون از مردم را حذف کند. حذف یارانه‌ها خلاف عهدی است که دولت با جامعه داشت. نظر مردم به پرداخت یارانه بوده است، وقتی دولت درباره یارانه از رأی مردم نظر خواست و از آنها درخواست کرد که صرف نظر کنند و بیش از 90‌درصد جامعه به پرداخت یارانه نظر داشت، دولت چگونه می‌خواهد یارانه را حذف کند؟ درواقع رفراندوم محکمترین ابزار برای جویا شدن نظر مردم است. دولت برای اینکه درباره یارانه تصمیم بگیرد به سراغ مجلس نرفت بلکه ابتدا به سراغ جامعه رفت و مردم هم به پرداخت یارانه نظر دادند. بنابراین دولت نمی‌تواند خلاف رأی مردم عمل کند. دولت فردی را در راس سازمان برنامه و بودجه قرار داد که می‌تواند سخنان روشن‌تری بگوید، سر و ته بودجه با هم جمع نشد و در نتیجه همین مساله در عصبانیت مردم نقش دارد. دولت خود بودجه را به مجلس ارائه و ردیف‌ها را افزایش داد و سپس در همایش حقوق شهروندی به مردم می‌گوید که‌ ای مردم ردیف‌ها این است و این نهادها پاسخگو نیستند. در حالی که این مساله در اختیار خودشان بود. اگر سازمان برنامه و بودجه روی ردیف‌ها انتقاد داشت چرا ردیف‌ها را افزایش داد؟ اکثر ردیف‌هایی که در همایش حقوق شهروندی مورد اعتراض رئیس‌جمهور بود بیشتر افزایشی بود. بنابراین وقتی دولت امور را با اختیار خودش انجام می‌دهد چه انتظاری دارد که مردم به او کمک کنند؟ همه عوامل مذکور دست به دست یکدیگر داد و جمعی معترض واقعی شکل گرفت. بدیهی است که هر تحول اجتماعی در کنارش آفتی هم به‌دنبال دارد. البته باید تلاش کرد که اوضاع به این مرحله نرسد در این صورت آفاتی هم در پی دارد.


حوادث اخیر تنها متوجه دولت روحانی است؟ یا از آنجا که جریان اصلاحات مردم را به رأی به روحانی تشویق کردند، اعتراضات نسبت به جریان اصلاحات هم هست؟ آیا ممکن است مردم در انتخابات آتی به اصلاح‌طلباناعتماد نکنند؟


جریان اصلاحات حق انتخاب متنوعی نداشت و در حوزه‌ای که انتخاب کردند انتخاب‌شان مطلوب بود و از این انتخاب نیز دفاع می‌کنند. اصلاح‌طلبان همچنان از دولت روحانی حمایت می‌کنند و اما همراه با حمایت از دولت نقد هم می‌کنند.


وقتی رئیس‌جمهور تحت فشار بود و محدودیت‌هایی در عملکرد خود داشت چرا جریان اصلاحات به‌عنوان حامی روحانی مشکلات و محدودیت‌ها را با مردم در میان نگذاشت؟


مردم باید مسائل کشور را از مراجع رسمی بشنوند. مواردی مانند آمار و ارقام، عوارض و مالیات، دریافت و پرداخت و... مسائلی نیست که به وسیله اصحاب رسانه، احزاب و سیاستمداران به اطلاع مردم برسد بلکه این مسائل مواردی است که تصمیم‌گیری درباره آن در درون دولت و در نهایت با تصمیم مجلس صورت می‌گیرد و این مراجع نیز باید به افکار عمومی توضیحات لازم را ارائه دهند تا افکار عمومی اقناع شوند.


به‌هر حال اصلاح‌طلبان می‌توانستند با رئیس‌جمهور و یا وزرا جلسه گذاشته و مسائل لازم و حساسیت‌ها را با آنها در میان بگذارند.


این مسائل به کرات به دولت گفته شد اما با کمال تاسف چندان تاثیرگذار نبود. برخی از وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولت مانند سازمان برنامه و بودجه گوش‌شان بدهکار انتقادها و اعتراض‌ها نیست. عملکرد سازمان برنامه و بودجه منجر به ایجاد و اشاعه نارضایتی‌ها شد و باید دولت به‌حال این مساله فکری کند. اظهار نظرات متناقض، متناوب و مستمر بخشی از دولت به‌ویژه سازمان برنامه و بودجه منجر شده که باور مردم نسبت به شاکله این تصمیمات مخدوش شود البته باید کمک کرد که این اشکلات برطرف شود. سخنان اخیر رئیس‌جمهور این نوید را به جامعه داده است که مراجع تصمیم‌گیر قبل از اینکه تصمیمی برای اجرا ابلاغ شود، ابعاد آن تصمیم و تاثیر آن بر زندگی مردم را به جامعه توضیح دهند تا جامعه به یکباره با تصمیماتی مواجه نشود که کلیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.


علاوه بر شعارهای اقتصادی ما شاهد شعارهای دیگری هم بودیم...


مقصر بخشی از حوادث روزهای اخیر، لایه‌هایی از اصلاح‌طلبان هم هستند زیرا بخشی از اصلاح‌طلبان کمتر از 6 ماه بعد از انتخاب روحانی با کمپین «پشیمانیم» همدلی نشان دادند و به دامی افتادند که دیگران برای آنها طراحی کرده بودند. این مساله و ضعف برخورد سیاسی و تصمیم‌گیری درست سبب می‌گردد بخشی از جامعه به عملکرد اصلاح‌طلبان خرده بگیرند و یا شاید امید خود را نسبت به اصلاح‌طلبان از دست بدهند. در هر حرکت اجتماعی ممکن است عده‌ای با دیدگاه‌ها و انگیزه‌های خاص وارد شوند و شعارهای خاص سر دهند اما نباید اجازه داد که جامعه به این مرحله برسد که وارد حرکت‌های اعتراضی هیجانی و خشونت‌آمیز شود در این صورت عوارضی هم به‌دنبال خواهد داشت، زیرا عده‌ای در کشور هنوز نگاه‌هشان به گذشته است و عده‌ای نیز تحت تاثیر منافقین هستند و وارد تجمات خیابانی می‌شوند. در سال 88 نیز چنین اتفاقی افتاد. در حالی که اگر جامعه متشکل و سازمان یافته باشد، اعتراضات خود را می‌تواند به‌صورت مدنی و قانونی و بدون هیچ‌عوارض و آفاتی برگزار کند و صدایشان را به گوش مسئولان مربوطه برساند اما با کمال تاسف هیچ‌گاه حمایتی نسبت به‌وجود سازمان‌های مردم نهاد به عمل نیامد. بنابراین باید سازمان‌های مردم نهاد، احزاب و نهادهای مدنی شکل بگیرند تا در صورت تجمع و اعتراض، معترضان خود بدانند شعار، برنامه و هدفشان چیست. اکنون دولت خود از این مساله حمایت می‌کند و توصیه می‌کند اگر فردی اعتراض دارد به وسیله یک بستر قانونی این کار را انجام دهد. اگر این فرایند طی شود، سازمان‌های مردم‌نهاد شکل بگیرند و احزاب فعال شوند و در تحولات جامعه حضور داشته باشند در این صورت شاهد حوادث تلخ و خشونت‌آمیز نخواهیم بود. امید می‌رود که اعتراضات اخیر هشداری برای مسئولان باشد که به فکر ایجاد چنین نهادهایی بیفتند، زیرا در زندگی امروز بشر بدون نهادهای قانونمند، سازمان‌های اجتماعی و سیاسی قانونی، احزاب و نهادهای مدنی اداره کردن جامعه کار دشواری است و هزینه‌های بسیار سنگینی در زمان بروز اعتراض‌ها به دولت تحمیل می‌کند.


اشاره کردید اصلاح‌طلبان در دام کمپین «ما پشیمانیم» افتادند. اصلا ریشه تشکیل این کمپین چه بود؟


طی هفته‌های اخیر در فضای مجازی کمپینی ایجاد شد که برخی از اصلاح‌طلبان بر آتش مخالفت‌ها دمیدند و اگر هشدار بزرگان اصلاحات نبود شاید عده‌ای دیگر نیز درگیر این مساله می‌شدند. در نهایت با هشدار بهنگام رئیس دولت اصلاحات اعتراض‌های کمپینی فروکش کرد.


کمپین‌های اخیر بر روی ائتلاف آتی اصلاح‌طلبان با اعتدالیون تاثیر نمی‌گذارد؟


بی‌تاثیر نیست.


شاید نادیده گرفتن انتقادهای اصلاحات به دولت، منجر به تشکیل چنین کمپین‌هایی شد.


احزاب در درون خود بحث‌هایی کردند که در نهایت منجر به ایجاد چنین کمپین‌هایی شد. کارگزاران هیچ‌گاه به‌صورت جدی حتی دولت را مورد نقد هم قرار نداد زیرا معتقدیم که دولت در ابتدای راه است باید اجازه داد تا کمی خود را سازماندهی کند و شکل جدید برای افکار عمومی جا بیفتد و سپس به بررسی و نقد عملکرد دولت پرداخت.


کمپین‌ها به‌دلیل کمرنگ شدن جایگاه معاون اول در دولت دوازدهم نبود؟


اگر لازم باشد خود معاون اول را هم نقد می‌کنیم. همان‌طور که آقای کرباسچی در کنگره اخیر حزب کارگزاران در تهران معاون اول را نقد کرد، زیرا برخی از اظهارات جهانگیری مثلا موضعگیری‌اش نسبت به تجمعات اخیر قابل نقد است زیرا به‌طور کل معاون اول منکر اعتراضات واقعی شد و آن را به جریان پشت پرده منتسب کرد اما واقعیت این است که اعتراضات وجود دارد. اجتماعاتی که روبه‌روی مجلس، بانک مرکزی و جاهای مختلف مشاهده شد هیچ‌یک هدایت شده نبود و کاملا خودجوش بود. جمعیتی که حقوق‌شان تضعیف شده اجتماع کردند حتی با برخی از این تجمعات برخورد شد. بنابراین واقعیت این است که این اعتراضات پیش از این وجود داشته است. امروز هم باید مسائل را واکاوی کنیم تا روشن شود که منشا این اتفاقات چیست. اگر این اعتراضات بحق است باید به این اعتراضات و مطالبات پاسخ داده شود.


اصلاح‌طلبان می‌گویند که تاثیر کارگزاران درانتصابات دولتی بیشتر از سایر جریان‌های اصلاح‌طلب است. خودتان هم این مساله را شنیده‌اید؟


بعضا این مساله به گوش ما هم می‌رسد اما آمار و ارقام این مهم را نشان نمی‌دهد و واقعیت این است که کارگزاران سهم بیشتری نسبت به سایر احزاب در دولت ندارند و این در حالی است که کارگزاران حمایت و هزینه بیشتری برای دولت کرده است، توصیه‌ها و راهنمایی‌های بیشتری به دولت ارائه دادند و بیشترین جلسات خود را صرف پرداختن به مسائل کشور و مشاوره دادن به مسئولان در رده‌های مختلف کرد اما سهم این حزب مانند سایر احزاب است. در حالی که احزاب بسیار دیرتر از راه رسیده سهم بیشتری نسبت به کارگزاران به عنوان برادر بزرگ‌تر احزاب دارند. اتحاد و مشارکت و... بعد از کارگزاران هستند. حزب کارگزاران سال 74 کار خود را شروع کرد و مشارکت بعد از دولت اصلاحات بر سر کار آمد.


برخی معتقدند که کارگزاران به جناح راست تمایل دارد، آیا این طوراست؟


کارگزاران همواره نگاهی واقعی و منطقی به واقعیت‌های جامعه دارد و این نگاه بسیار کمک کرده است که تصمیمات احساسی و برخوردهای هیجانی با رویدادهای اجتماعی نشود بلکه باید واقع‌گرا بود.


کارگزاران کنگره اخیر را در تهران برگزار کرد، برنامه آتی حزب چیست؟


هنوز کنگره ملی حزب کارگزاران برگزار نشد. کنگره اخیر کارگزاران مربوط به حزب در تهران بود و همه استان‌ها در حال برگزاری کنگره هستند. تعدادی از استان‌ها کنگره‌شان به‌زودی برگزار می‌شود، هفته گذشته نیز استان البرز کنگره خود را برگزار کرد و کنگره تهران هم برگزار شد و کرباسچی در آن سخنرانی کرد. در هفته آتی چند استان کنگره برگزار می‌کنند و تا اواخر بهمن همه استان‌ها کنگره خود را برگزار می‌کنند.


گاهی اوقات پیش می‌آید مدتی از کارگزاران خبری نیست اما گاهی فعال‌ترین حزب در میان احزاب است؛ چرا؟


بخشی از دلایل این مساله به شرایط اجتماعی جامعه بر می‌گردد و بخشی نیز به‌دلیل محدودیت‌ها و ملاحظاتی است که برای این حزب پیش می‌آید. ما تلاش می‌کنیم این مسائل را چندان منعکس نکنیم و با آرامش مسائل‌مان را حل و فصل کنیم. بسیاری از اعضای کارگزاران درگیر رفت‌وآمد به نهادهای قضائی و امنیتی هستند و این وضعیت در روند فعالیت کارگزاران بی‌تاثیر نیست. اما امروز فعالیت‌ها با روندی مطلوب جریان دارد.


پس از رحلت آیت‌ا... هاشمی وضعیت حزب تغییر کرده است؟ نقش مرحوم آیت‌ا... در حزب چه بود؟


نقش معنوی مرحوم آیت‌ا... هاشمی همواره در حزب پررنگ بوده و اکنون هم همین طور. محسن هاشمی پسر ارشد آیت‌ا... هم در جلسات حضور دارد. علاوه بر این، همه اعضای حزب به مشی اعتدالی و منش سیاسی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقدند. ایشان همواره سرلوحه حرکت کارگزاران است.


آقای جهانگیری در جلسات حزب سازندگی شرکت می‌کند؟


خیر. بنا به مشغله فراوانی که دارد در جلسات حزب شرکت نمی‌کند.


عدم حضور آقای جهانگیری در جلسات حزب سازندگی منجر به حذف از حزب نمی‌شود؟


جهانگیری اکنون عضو شورای مرکزی حزب سازندگی نیست تا به موجب آیین‌نامه با او برخورد شود بلکه او یک عضو عادی است.


ماجرای اختلاف جهانگیری و روحانی که ماه‌های اخیر مطرح شد تا چه‌اندازه صحت داشت؟


اختلاف نظرها در میان اعضای یک خانواده هم وجود دارد که هیچ‌ضرورتی برای انعکاس و انتقال به بیرون وجود ندارد. درمورد روابط جهانگیری و روحانی مساله رقیق‌تر از این موضوعات است و نمی‌توان نامش را اختلاف گذاشت. جهانگیری نسبت به عزل و نصب‌ها نظرات دیگری داشت و روحانی هم نظرات دیگری. در نهایت چون روحانی رئیس‌جمهور است نظرات او اعمال شد و این امر طبیعی است. از دوستان اصلاح‌طلب گله‌مند هستم که در تلاشند اختلاف میان جهانگیری و روحانی را پررنگ کنند. درحالی که پررنگ کردن اختلاف جهانگیری و روحانی، حداقل به اصلاح‌طلبان هیچ‌کمکی نمی‌کند حال اگر رقبای سیاسی جریان اصلاحات اختلاف جهانگیری و روحانی را برجسته کنند بهره‌ای از این مساله نصیب‌شان می‌شود اما اصلاحات برای چه این مساله را بلد و برجسته می‌کند و در بلد کردن این مساله چه چیز عاید اصلاحات می‌شود جز خسران.

  • فردین ملیحی

بانگ ملی ایران

فردین ملیحی | پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۴۴ ق.ظ | ۰ نظر

هشدار مهم بانک ملی به صاحبان فروشگاه ها و مراکز خرید

ایسنا : بانک ملی ایران نسبت به سوء استفاده کلاهبرداران از شماره تلفن همراه صاحبان فروشگاه‌­ها و مراکز خرید هشدار داد.

بنابر اعلام بانک ملی ایران، کلاهبرداران در شگردی جدید از طریق دستگاه­‌های پایانه­‌های فروش مستقر در فروشگاه‌­ها ضمن شناسایی بانک­‌های فروشندگان هدف، اقدام به افتتاح حساب بانکی با مشخصات شناسنامه‌­های مفقوده یا مسروقه به نام افراد غیر در همان بانک کرده و در زمان تکمیل اطلاعات کارت حساب بانکی نیز شماره تلفن همراه صاحب فروشگاه را درج می‌کنند.


در ادامه این کلاهبرداران خدمت ارسال پیامک حساب بانکی را نیز فعال کرده و در زمان خرید اینترنتی و یا خرید از طریق موبایل بانک، وجه را به حساب تازه افتتاح شده واریز می­‌کنند که پیامک آن به حساب فروشنده ارسال می­‌شود. صاحبان فروشگاه­‌ها نیز به محض دریافت پیامک واریز وجه و بر اساس عادت بدون توجه به مانده موجودی و شماره‌حساب قید شده، کالای خریداری شده را به فرد کلاهبردار تحویل می‌دهند.


بر همین اساس بانک ملی ایران از مردم و مشتریان به ویژه پذیرندگان پایانه‌­های فروشگاهی تقاضا دارد در هنگام خریدهای اینترنتی و استفاده از سایر درگاه­‌های بانکی برای پرداخت وجه همانند موبایل‌بانک، نسبت به تطبیق تمامی اطلاعات دریافتی از طریق پیامک از جمله شماره‌حساب و موجودی آن اقدام کرده و صرفا دریافت پیامک بر اساس مبلغ را ملاک صحت عملیات قرار ندهند.

  • فردین ملیحی

درمان ریزش مو

فردین ملیحی | پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۰۸ ق.ظ | ۰ نظر

درمان ریزش مو کشف شد

محققان موفق شده اند با کمک سلول های بنیادی تکه هایی از پوست حاوی فولیکول مو را پرورش دهند و به این ترتیب درمانی برای ریزش مو بیابند.

به گزارش مشرق به نقل از ساینس، محققان توانسته اند برای نخستین بار یک تکه پوست حاوی مو در آزمایشگاه بسازند.


محققان دانشگاه پزشکی در ایندیاناپولیس با استفاده از سلول های بنیادی موش لایه های رویی و زیرین پوست را پرورش دادند. فولیکول های مو در این لایه ها پرورش می یابند.


این بافت پوست آزمایشگاهی شباهت زیادی به موی طبیعی دارد و محققان تصمیم دارند از آن در آزمایش های مربوط به داروی ریزش مو استفاده کنند.


درهرحال بسیاری از دانشمندان معتقدند سلول های بنیادی آینده درمان ریزش مو هستند. هرچند روش های متعددی برای تولید پوست به کار رفته، اما توانایی آنها برای تقلید از نمونه های واقعی بسیار کم بوده است.


پوست حاوی ۲۰نوع یا بیشتر سلول است اما مدل های ساخته شده به طور کلی حاوی ۵تا۶ نوع هستند و هیچ کدام از آنها قابلیت پرورش مو را ندارند.


 در همین راستا پروفسور کارل کوئلر با استفاده از سلول های بنیادی نسخه های ریزی از اعضای واقعی به نام «اورگانویید» را ساخت.


 سلول هایی که او به کار برد قابلیت تبدیل شدن به هر ارگانی را دارند اما محققان تصمیم گرفتند نسخه های ریزی از گوش داخلی را برای درمان ناشنوایی بسازند.


به هرحال وقتی محققان دریافتند که توانایی تولید سلول های پوستی و بافت گوش داخلی را دارند، تصمیم گرفتند فولیکول های درحال رشد مو را نیز داخل آن قرار دهند.


این تحقیق نشان داد رشد جوانه مو در پوست سبب می شود لایه های رویی و زیرین پوست به ترتیب نیز رشد کنند. به این ترتیب فولیکول مو نیز رشد می کند. جالب آنکه مو در بدن موش نیز به همین شکل رشد می کند.


منبع: مهر

  • فردین ملیحی

خیانت

فردین ملیحی | پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۰۴ ق.ظ | ۰ نظر

وقتی وارد مغازه خلوت شدم همسرم را در وضعیت کثیفی دیدم و..!/خیلی وقیحانه بود

حوادث رکنا: خدا بیامرزد پدرم همیشه می گفت پول خوب است به شرطی که جنبه اش را داشته باشی و خودت را گم نکنی.

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، خانمی 35 ساله با ظاهری مرتب ومناسب اما چهره ای شکسته و در هم وارد اتاق مشاوره فرماندهی انتظامی استان فارس شد و اینگونه عنوان کرد : خدا بیامرزد پدرم همیشه می گفت پول خوب است به شرطی که جنبه اش را داشته باشی و خودت را گم نکنی.

از همان روزی که دایی ام حرف ازدواج پسرش با مرا به او زده بود، نگران بود و می گفت نمی دانم چرا ته دلم با این ازدواج راضی نیست. با اینکه خانواده بسیار خوبی دارد اما خود فرید زیاد قابل اعتماد نیست. آن زمان با شنیدن حرف پدر از او دلخور شدم. نگاه زیرچشمی به مادرم انداختم. مادرم هم به حمایت از پسر برادرش برخاست و گفت: این چه حرفیه آقا؟ فرید واقعاً پسر خوبی است. همه فامیل آرزوی داشتن چنین دامادی را دارند. او از خودمان است، مثل خودمان است. این روزها نمی شود به غریبه ها اعتماد کرد.

در این مدت بگومگوها، فرید مرتب به خانه ما رفت و آمد می کرد تا اینکه پدرم راضی شد و ما ازدواج کردیم. آن زمان فکر می کردم بهترین کار را انجام داده ام و من و فرید عاشق ترین زن و مرد دنیا هستیم. یادم هست شبی که حتی غذایی برای خوردن نداشتیم و من تمام طلاهایی را که شب عروسی از خانواده ام هدیه گرفته بودم خیلی راحت به او دادم که سرمایه دستش باشد. پدرم فرش زیرپایش را فروخت و به او داد و گفت می توانی یک کاری برای خودت شروع کنی.

البته فرید هم مرد زرنگ و کاری بود. با پولی که به دست آورد یک موتور خرید و مدتی کارش خرید و فروش موتور بود. وضعیت مالی ما کمی بهتر شده بود. او معامله موتور می کرد و من قالی بافی می کردم. با وجود آنکه باردار بودم اما قالی بافی می کردم تا بتوانم به همسرم کمک کنم.

اولین فرزندمان عقب ماندگی ذهنی داشت و مشکلات زیادی از لحاظ مالی داشتیم. هرچه داشتیم و نداشتیم خرج دوا و درمان دخترمان شد که نتیجه ای هم نداشت. دوباره اوضاع مالی ما به صفر رسید ولی با وجود همه این مشکلات، من و همسرم رابطه بسیار خوبی داشتیم و هردو ما همه جوره برای زندگی تلاش می کردیم. تا اینکه پدرم هنگام فوتش، ارث قابل توجهی به من داد. حتی از سهمیه برادرانم هم بیشتر بود. با وجود این پول در زندگی مان دوباره توانستیم از نو شروع کنیم. همسرم یک بنگاه معاملاتی باز کرد. از آن روز روند مالی زندگی ما عوض شد و همسرم درآمد قابل ملاحظه ای پیدا کرده بود. ما که به سختی گذران زندگی می کردیم با یک چشم به هم زدنی، همسرم چندین خانه در بهترین جای شهر داشت. حدود 20 سالی از این وضعیت گذشت و ما حالا 5 فرزند داشتیم ولی آنقدر وضع مالی خوبی داشتیم که هیچ مشکلی در زندگی ما نبود. به علاوه رابطه من و همسرم بسیار خوب بود.

او همیشه مرا باعث پیشرفت هایش می دانست و از من به خاطر فداکاری هایی که در زندگی کرده بودم تشکر می کرد. خوب یادم هست همیشه ماجرای زندگی مان را برای فرزندانمان تعریف می کرد و می گفت اینها را می گویم که همیشه قدر زحمت های مادرتان را بدانید و هیچ گونه بی احترامی به او نکنید. جالب این بود که همیشه می گفت قصد دارد تمام دارایی اش را به نام من کند که اگر روزی برایش مشکلی پیش آمد، فرزندانم مرا اذیت نکنند و از طرفی این کار را حق من می دانست. من که همیشه دلم قرص بود قبول نمی کردم و می گفتم چه فرقی دارد که به نام کداممان باشد.

این روزگار خوش ادامه داشت تا اینکه رفتارهای همسرم به یکباره تغییر کرد، کمتر به خانه می آمد، دیگر از آن اخلاق خوب خبری نبود، مدام بهانه جویی می کرد و من این خلق و خو را به حساب خستگی کار می گذاشتم و نهایت سعی خود را می کردم تا زمانی که به خانه می آید آرامش لازم را برایش مهیا کنم ولی هرچه من بیشتر سعی می کردم کمتر می توانستم او را راضی کنم. انگار این کارها همه وظیفه من بود.

روزی که داشتم به خاطر این مساله با خواهرم درد و دل می کردم با شوخی گفت نکند او با فرد دیگری است.

آن روز این حرف را به شوخی گرفتم و کلی خندیدم. تا اینکه متوجه شدم پسرم چند روزی است که آشفته و پریشان حال است. وقتی علتش را جویا شدم ، گفت که پدرش را تعقیب کرده و متوجه شده که با زنی حدوداً 18 ساله در ارتباط است.

باورکردنی نبود، یعنی فرید به من خیانت کرده بود. اصلاً فرید و خیانت، نه این امکان ندارد. کلی پسرم را دلداری دادم و گفتم اشتباه می کنی. پدرت محال است چنین رفتاری بکند.

سپس هراسان از خانه بیرون آمدم و به طرف مغازه رفتم. وقتی به  مغازه خلوت رسیدم همسرم را در وضعیت کثیفی دیدم که در کنار زن جوانی رفتارهای وقیحانه ای داشت. سبک رفتاری آنها حاکی از خیانت بود و به محض اینکه متوجه حضور من شدند همسرم شوکه شد و حرفی برای گفتن نداشت. آن روز اصلاً نتوانستم حرفی بزنم و فوراً به خانه برگشتم.

وقتی به خانه رسیدم طوری وانمود کردم که پسرم باور کند که اشتباه کرده است. به خودم گفتم نباید این مساله را بزرگ کنم، باید بتوانم حلش کنم. چند روز نمی توانستم با همسرم حرف بزنم حتی تحمل حضور او را نداشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود تا اینکه روزی بغضم ترکید و علت رفتار همسرم را با او مطرح کردم و او که نتوانست این مساله را توجیه کند قول داد دست از این رفتارش بردارد و من هم قبول کردم.

یکی دوماه از این ماجرا گذشت که دوباره برایم خبر آمد که همسرم را با آن خانم جوان دیده اند. نتوانستم طاقت بیاورم و به نشانه قهر از خانه رفتم. همسرم با التماس به دنبالم آمد و دوباره قول داد که دیگر این رفتار را تکرار نخواهد کرد و من مجدداً او را بخشیدم اما انگار توبه گرگ مرگ است چرا که الان که حدوداً 10 سال از آن ماجرا می گذرد هنوز همسرم نتوانسته ارتباطش را با آن زن قطع کند و من و فرید تمام این سال ها را فقط به خاطر بچه ها با هم زندگی کردیم. دیگر تمام بچه ها و فامیل هم ماجرای زندگی ما را می دانستند. البته در تمام این مدت پسر بزرگم با پدرش درگیر بود چون پسرم نمی توانست خیانت پدرش به زندگی را برای خودش هضم کند آن هم با وجود حرف هایی که او در گذشته درباره زندگی مان گفته بود.

در این میان پسرم مشکل روحی پیدا کرده بود و حتی چندین بار اقدام به خودکشی کرد و همسرم که انگار چشمش کور شده بود حالا حتی حاضر نبود از لحاظ مالی به ما کمک کند. من مجبور بودم کلی با او سروکله بزنم تا بتوانم خرجی خودم و بچه ها را بگیرم. او که حالا از لحاظ مالی خیلی عالی بود و واقعاً در پول غرق بود دیگر حاضر نبود آن پول را در خانه خودش خرج کند. از طرفی می شنیدم که چطور برای آن زن خرج می کند و حاضر است همه چیزش را بدهد تا بتواند یک روز را با او بگذراند.

آن زن 18 ساله که فقط قصد اخاذی از همسرم را داشت به هیچ وجه حاضر به ازدواج با همسرم نبود اما مدام او و خانواده اش از همسرم اخاذی می کردند و من حالا حاضرم از همسرم جدا شوم اما همسرم حاضر به جدایی نیست چرا که هویت خانوادگی و اجتماعی اش زیر سؤال می رود و از طرفی حاضر نیست رابطه اش را با آن دختر جوان که حالا 28 ساله است تمام کند. نمی دانم چندسال دیگر باید از عمرش بگذرد تا به اشتباهش پی ببرد و تاوان اعمالش را بدهد.

این اتفاق می توانست نیفتد. بچه های من می توانستند دست نوازشگر پدر را بر سرشان احساس کنند و من می توانستم لذت همسری خوب داشتن را بچشم.


نظر مشاور :

هر چند شکستن و از بین بردن اعتماد همسر می تواند شکل رابطه زن و شوهر را تا مدتهای طولانی تحت تاثیر خود قرار دهد اما نسبت به آنچه از روی اشتباه مرتکب شده اید صادق باشید.خوشبختانه یکی از قابل اعتماد ترین افرادی که در زندگی اکثریت افراد وجود دارد،همسرشان است.کسی که با او ازدواج کرده اید همان کسی است که با او عهد و پیمانی مقدس بسته و تعهد والتزام داده اید.بدترین نوع تزلزل در ارتباط زوجین زمانی رخ می دهد که یکی از زوجین نسبت به دیگری مرتکب بی وفایی(خیانت) می شود.این نوع دروغ کاملا ریشه اعتماد و عشق در یک ازدواج را می خشکاند و باعث می شود فرد خیانت دیده دچار احساس خشم ناشی از فریب خوردن شود.

تا زمانی که فرد به خاطر این احساس خشم از همسرش عصبانی باشد قادر نمی باشد که پذیرای عذرخواهی و ابراز پشیمانی او باشد و این در حالی است که عذرخواهی اولین چیزی است که برای ایجاد اعتماد مجدد باید محقق شود. هرچند تعهدی شکسته شده اما اعتماد مجدد زمانی دوباره حاصل می شود که زوجین باز هم نسبت به یکدیگر متعهد شوند و از آن مراقبت کنند.وقتی تعهد پایه ریزی می شود تنها راه ایجاد مجدد اعتماد ،حذف کردن اشتباه گذشته است.

فرد خیانت دیده باید صبور باشد زیرا مسلما اعتمادی که مخدوش شده به سرعت به جایگاه اول خود باز نمی گردد.این مساله نسبی است زیرا فرض شده که یک شوهر قابل اعتمادترین دوست زن است.ولی اگر شما نسبت به اعتماد همسرتان مرتکب خیانت شده اید لازم است بفهمید چه موقع او نسبت به شما احساس خشم می کند.ابتدا انتظار یک پاسخ شدید نسبت به بی وفایی خودرا داشته باشید و به تمام چیزها و کارهایی که انجام داده اید اقرار کنید و آنها را بپذیرید.هرگونه ریاکاری و عدم صداقت در این مورد نهایتا فاش خواهد شد و به مشکلات بیشتر و برتری ختم خواهد شد.

اگر خواهان یک رابطه قوی و محکم بر پایه اعتماد هستید،لازم است اکنون نسبت به آنچه در گذشته انجام داده اید کاملا صادق باشید.هرچند شکستن و از بین بردن اعتماد همسر می تواند شکا رابطه زن و شوهر را تا مدتهای طولانی تحت تاثیر خود قرار دهد اما نسبت به آنچه از روی اشتباه مرتکب شده اید صادق باشید.اگر نسبت به بی وفایی وریاکاری خود احساس گناه می کنید همان کسی باشید که به همسرتان درباره آنچه انجام داده اید خبر می دهددر غیر اینصورت به طور مستقل مطلع خواهد شد و احساس خیانت بیشتری خواهد کرد.تقویت رابطه عاطفی،توجه با نیازهای متقابل زوجین و پایبندی به اصول اخلاقی از جمله عوامل مهمی در تحکیم پیوند زناشویی می باشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

  • فردین ملیحی

سوزاندن قرآن درمازندران

فردین ملیحی | پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

حوادث رکنا: مدیرکل اوقاف استان مازندران به تشریح جزئیات آتش زدن امامزادگان و قران کریم در استان مازندران توسط اغتشاشگران پرداخت.

به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، حجت‌الاسلام ابراهیم حیدری درباره حمله اغتشاشگران به امامزادگان استان مازندران در شهرهای سوادکوه شمالی و قائمشهر اظهار کرد: در حمله این اغتشاشگران در ساعات اولیه سه‌شنبه دوازدهم دی ماه، امامزاده عبدالله (ع) در روستای کشکا، امامزاده سیدگل عمو و سیده سکینه معروف به دو سید در سوادکوه شمالی و امامزاده محمد (ع) در روستای کتی‌لته را به‌طور کامل آتش زدند.

  • فردین ملیحی